انشا توصیف شخصیت پدر


انشا توصیف یک شخصیت


انشا درباره توصیف شخصیت


انشا توصیف شخصیت مادر


انشا درباره گسترش شخصیت


انشا در مورد شخصیت انسان


انشا در مورد شخصیت خودم


انشا توصیف شخصیت یک فرد

هیچگونه آرایشی نمیتواند شخصیت زشت انسان را بپوشاد، زیبایی در چهره نیست بلکه به باطن آدم هاست .
میخواهم از یک زن بگویم و بنویسم، زنی مهربان و خوش رو مثل مادر
پوست سفیدی دارد و رنگ موهایش قهوایی مایل به نارنجیست و کمی حالت دار،خیلی ساکت و آرام است وقتی با اون حرف میزنم شاید برای جوابش حدود یک دقیقه منتظر بمانم اما وقتی عصبی میشود دیگر جلوی غرغر کردن هایش را نمیشود گرفت تا وقتی که برایش جواب قانع کننده ایی بیاورم.
کمی هیکلی و قدی به حدوده 162سانتی متر دارد چشمانی درشت و ابروهایش کشیده است، آنقدر آرام و مهربان است که نمیتوانم توصیفش کنم!
شاید در یک سال تنها یک بار صدای فریادش درخانه بپیچد.
لباس هایی که برای بیرون رفتن به تن میکند معمولا مشکی یا رنگ های تیره است، کفش های طبی میپوشد وبیشتر از شال حریر استفاده میکند .برای مطالعه عینک به چشم میزند و
زنی صبور و با تجربه است، گاهی مارا به دور خودش جمع میکند و برایمان از سختی ها و موفقیت ها میگوید و مارا از راه بد به دور میکشد.
من به داشتنش افتخار میکنم.