نگارش انشا با موضوع مختلف

۲۱ مطلب در اسفند ۱۳۹۷ ثبت شده است

انشا در مورد انتظار و چشم به راه بودن

انتظارانشای انتظارموضوع انشاانتظار در قالب نوشته, نوشته ای در مورد انتظار


ادامه مطلب...
۲۵ اسفند ۹۷ ، ۱۹:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا محسنی

انشا عینی در مورد باغ

این کلمات به صورت پیش‌فرض زیر مطلب نمایش داده خواهند شد.
  • انشا باغ و بارانx انشا باغبانx توصیف باغx انشا باغبان با نگرانی وارد باغ شدx انشا باغچهx انشا گل از نگاه باغبانx انشا عینی در مورد باغx انشا درباره باغ پاییزیx 


ادامه مطلب...
۲۵ اسفند ۹۷ ، ۱۹:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا محسنی

انشا در مورد خاطرات تلخ از لحظات شیرین با کلمات مترادف

انشا در مورد خاطرات تلخ از لحظات شیرین با کلمات مترادف

ادامه مطلب...
۲۵ اسفند ۹۷ ، ۱۹:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا محسنی

انشا سازی سنجش و مقایسه روح و سایه

اوبود هرجا ،همه جا و یا گاهی هیج جا!
او بود در حال نبودنش،مرا دنبال می کرد،قدم به قدم، پا به پا وحتی گاهی من سکوت می کردم او پرحرفی می کرد!!
مانند سایه ای،سایه ای که بودنش را پشتم احساس می کردم اما هرگاه دست دراز می کردم لمسش کنم سرمای نبودنش را لابه لای انگشتانم احساس می کردم درست ،درست مانند زمانی که لابه لای این انگشتان را دستان مادرم پر می کرد اما حالا فقط و فقط روحش بود.
روحی که گاهی مرا سفت می چلاند و گاهی مرا بین زمین آسمان رها می کرد
آیا گاهی شده سایه تان را در آینه ببینید اما تا رویتان را برمی گردانید خبری از سایه نباشد؟
آگر شده که شاید بتوانید درک کنید شباهت و تفاوت یک وجب از احساس روحی که مانند سایه دنبالت می کند اما تا چشم کار می کند هیچ گاه نیست.!
بودن و نبودن!مسئله این است .
سایه ها هستند تا زمانی که روشنایی روز باشد مانند روحش ،سایه در کل روز تا زمانی که قدم هایت را استوارو محکم برمیداری و به پشت سر نگاه نمی کنی هستند و هیچگاه ناپدید نمی شوند دقیقا مانند روح گرمش.

که روز ها پشت به پشتت می آید،در کارها وتصمیم هایی که گاه به فریاد هایم وگاه به چشمان ذوق زده ام منتهی می شود.
اما شبها .شبهایی که من به پهنای صورت اشک می ریزم و یا گاهی صدای هق هق دخترانه بغض دارم گاه در سینه وگاه در بالش خفه می شوند.
آن موقع ها نیستند،نه سایه ونه روحش،زمانی که من از تاریکی شب می ترسم نه سایه ای هست که پشتم را گرم کند و نه روح مادری که مانند کودکی ام سرم را سینه اش پنهان کند.

ومن چنگ بزنم به پیراهن گلدارش،گل هایی که هیچگاه چشمه اشک وجود من آن ها را سیراب نمی کند.
اینجا فقط می ماند روح مادری که سایه وار هوایت را دارد.
قدم می زند،مانند سایه!
هست و یا گاهی نیست مانند سایه!
اما تنگ نمی شود یا نمی گیرد از نبودش این دل،سایه را می گویم!و خدانکند بگیرد روزی دختری دلش برای آغوش گرم که نه
اما دلش برای گرمای حمایت روح مادرش تنگ شود.
خدا نکند:)

۲۵ اسفند ۹۷ ، ۱۹:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا محسنی

انشا تضاد معنایی سکوت و فریاد

نگارش دهم درس هفتم تضاد مفاهیم

موضوع: سکوت یک فریاد


سکوت منطقی ام را به فریاد های پوچ ترجیح می دهم.
آدم عاشق سکوت می کند و عشقش را در خانه دلش حبس می کند تا کسی نداند که او دلش را باخته،تا نکند که رغیبی از راه برسد و عشقش را صاحب شود.آدم کینه ای ،نفرتش را فریاد میزند و جنگ طلبی می کند.به نوعی آن روی سگش بالا می آید و شروع می کند به بی احترامی کردن و دل شکستن؛او نمیداند که با این کارش دارد آدم های مهم زندگی اش را از خود می راند و در آخر تنها می ماند.

ادامه مطلب...
۲۵ اسفند ۹۷ ، ۱۹:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا محسنی

انشا عینی و ادبی صدای باران صفحه 53 پایه هشتم

انشا درباره صدای بارانصدای نم نم باران

موضوع انشا: صدای باران

ادامه مطلب...
۰۹ اسفند ۹۷ ، ۱۵:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا محسنی

انشا در مورد صدای زنگ آخر مدرسه پایه هفتم

یک بند انشا صفحه ۷۳ کتاب نگارش هفتم در مورد صدای زنگ آخر یک بند باشد

موضوع: زنگ آخر مدرسه

ادامه مطلب...
۰۹ اسفند ۹۷ ، ۱۵:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا محسنی

انشا در مورد مدرسه با مقدمه و نتیجه

موضوع انشا: مدرسه

موضوع انشا، مدرسه چگونه جایی است؟

ادامه مطلب...
۰۹ اسفند ۹۷ ، ۱۵:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا محسنی

انشا فوق العاده زیبا درباره خورشید

موضوع انشا: خورشید

ادامه مطلب...
۰۹ اسفند ۹۷ ، ۱۵:۰۳ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا محسنی

انشا در مورد چهار فصل سال

موضوع انشا: فصل های سال

ادامه مطلب...
۰۹ اسفند ۹۷ ، ۱۵:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا محسنی

به سايت خوش آمديد !


براي مشاهده مطلب اينجا را کليک کنيد