انشا درباره یک موضوع با تجسم شخصیت درباره ویژگی ها و فضایی که در آن قرار می گیرید

انشا صفحه 62 نگارش یازدهم تجسم یک شخصیت

انشا با مقدمه و بدنه و نتیجه درباره یک موضوع با تجسم شخصیت درباره ویژگی ها و فضایی که در آن قرار می گیرید


 

موضوع :

محسن، کارگر مغزه ضبط فروشی

مقدمه :

گاهی شناخت آدم ها از هرکاری سخت تر میشود.

مخصوصا وقتی که فکر میکنی طرف مقابلت کمی مرموز هم هست.

مثلا همین محسن، کارگر مغازه ضبط فروشی کنار خانه مان که بد نیست کمی از احوالاتش را شرح دهم.

بدنه :

محسن سی سال دارد ولی خیلی از سنش بیشتر به نظر می رسد.

شاید هم به خاطر پوست تیره رنگ و مدل موهایش است که همیشه آنها را به یک طرف شانه میکند.

با آن شلوار کتان همیشگی اش و پیراهن سفید یقه درشتش تقریبا صد و هفتاد و پنج یا شش سانتی متر به نظر می رسد.

شاید هم به خاطر کتانی بندی و پاشنه دار که درنگ های مختلف دارد و همیشه پا می کند این طور باشد.

خیلی از بچه های محل فکر میکنند محسن آدم مرموزی است.

ولی من فکر میکنم از انجایی که محسن خیلی حرف می زند و خیلی هم خوش سر زبان است با آدم های زیادی مراوده دارد

و شاید همین باعث شده بچه ها فکر کنند او یک جوری است.

در ضمن اگر یک جوری بود که نمی توانست اعتماد صاحب مغازه را اینطور به خودش جلب کند.

شاید تنها عیبی که من در محسن دیدم این است که خیلی از خودش تعریف میکند و

این گاهی توی ذوق هرکسی می زند.

نتیجه :

هرچه که هست محسن آدم پرتلاش و قابل اعتمادی است و این دلایل کافی است

که من با او سلام و علیک داشته باشم.