درک و دریافت شعر مگر دیده باشی که در باغ و راغ انشا درباره شعر مگر دیده باشی مفهوم شعر گردانی نگارش دهم صفحه ۹۷ شعر کرم شب تاب سعدی شعر گردانی مگر دیده باشی که در باغ وراغ انشا شعر گردانی دهم بازگردانی بوستان باب سوم انشا بازگردانی شعر یازدهم
بازگردانی و بازپروری :
هیچوقت گول ظاهر و باطن را نخورید.در این دنیایی که ما زندگی میکنیم آدمایی هستند که ظاهر بسیار زیبا و جالبی دارند اما در باطن با آنچه در ظاهر هستند خیلی تفاوت دارد. باطن هر چیزی مهم است نه ظاهر.
در اینجا در مورد کرمی میخوانیم که ظاهر بسیار ساده ای دارد ، اما کافیست که به باطن آن کمی بیاندیشیم و متوجه قدرت و عظمت خداوند متعال میشویم که این چنین کرمی ساده ، در باطن خود حیرت انگیز است. باطن کرم چنان سخت و پیچیده است که مغز و فکر هیچ انسانی قدرت گنجایش آن را ندارد.
بازگردانی شعر :
همه ی ما در طول زندگی خودمان در شب در باغ یا در هرجایی کرم هایی را دیده ایم که آنچنان می درخشند که گویی یک چراغ است. این موجودات بسیار زیبا کرم شب تاب هستند.
روزی روزگاری دو دوست با هم زندگی میکردند ، یکی از آنها در روز مشغول فعالیت بود و دیگری در شب ، یکی از آنها گنجشک بود و یکی هم کرم شب تاب. تا اینکه یک روزی گنجشک کنجکاو میشود و از کرم شب تاب میپرسد که ای دوست عزیزم : چرا هنگامی روز است بیرون نمیایی و نمی تابی تا همه زیبایی تو را ببینند.
اما جوابی که کرم به دوستش داد خیلی جالب بود و از روی بینش و آگاهی خود اینگونه جواب داد که : من تمام طول روز در حال فعالیت هستم و زندگی میکنم و شکرگزار پروردگار خودم هستم اما پروردگارم مرا برای شب ساخته است و در روز که در صحرا هستم زیر نور درخشان خورشید دیده نمیشوم و به چشم نمیایم و به همین دلیل است شب هنگام بیرون می آیم تا ذره ای بسیار کوچک از تجلی و قدرت خداوند متعال را در حشره ای کوچکی مثل ببینند.
