انشا خاطرات عید نوروز انشا کوتاه در مورد عید نوروز به انگلیسی خاطره ای کوتاه از عید نوروز انشای کوتاه انگلیسی در مورد نوروز خاطرات عید نوروز 98 خاطرات عید نوروز 96 خاطرات عید نوروز بچه ها خاطرات تعطیلات عید نوروز به زبان انگلیسی

موضوع انشا : توصیف ادبی شروع فصل بهار – انشا کوتاه 

مقدمه : 

صبح می شود وقت آن است که خورشید دست از دامن طبیعت بردارد وبه گیسوی سحر آویزد.شب کم کم دامن خودرا از کوچه ها جمع می‌کند.زمستان مدت هاپیش از این صحرا رفت اما انگار رد پایش بر آسمان باقیمانده است که اکنون آسمان آن گونه زنگار گرفته است…وقت آن است که کم کم بهار از راه برسد,درختان در خود فرو رفته اند,وقت آن است که سر را بالا آورند وبه بهار درود گویند و از طراوت آن بهره گیرند.وقت آن است.

انشا کوتاه شروع سال نو

که پروانه ی چمن از پیله درآید ودر نفس باد صبا سینه بگشاید,وقت آن است که شادی در رگ های دشت سوسو زند…وقت آن است که روزی از نو آغاز شود,امروز بهار وارد صحرا می شود و بر درختان شکوفه ی سپیدی و پاکی می کارد و از درختان عریان دشت عروسی زیبا می سازد.لکه ی سرخ غروب از گوشه ی آسمان پاک می شود که خورشید از پشت کوه سر بالا می آورد وب ه بهار زیبا خیرمقدم می گوید