بازنویسی حکایت صفحه 93 نگارش ششم
نردبان فروش نگارش ششم صفحه 93
حکایت نردبان فروش از عبید زاکانی را بخوانید و برداشت خود را از آن در چند سطر بنویسید.
شخصی به کمک نردبان در باغ دیگری می رفت تا میوه بچیند. صاحب باغ ، سر رسید و گفت : در باغ من چه کاری داری؟
آن شخص گفت : نردبان میفروشم.
گفت : نردبان در باغ من میفروشی؟
گفت : نردبان از آن من است هرجه که خواستم میفروشم.
هرج و مرج و آشفتگی را در جامعه نشان می دهد.
بدین صورت که آن شخص در کمال وقاحت تمام به صاحب باغ می گوید من برای نردبان فروشی آمده ام
و صاحب باغ را برای اینکه از او پرسیده که چرا در باغ من آمده ای توبیخ می کند
حال آن که او برای دزدیدن میوه ها وارد باغ شده بود.
خوب بود