جواب نگارش صفحه 71 پنجم ادامه دادن نوشته
متن های ناتمام زیر را انتخاب کنید و نوشته را ادامه دهید درس 13 صفحه 71 پنجم
جواب نگارش صفحه 71 پنجم | یکی از متن های ناتمام زیر را انتخاب کنید و نوشته را ادامه دهید
1- با خود گفت : اگر دست باد، گیسوی درختان را شانه بزند و آن ها را پریشان کند آنگاه…
2- با قامتی بلند و کشیده سوار بر اسب از جاده ی خاکی میان درختان می گذشت…
3- روزی دست در دست عصای پدربزرگ داشتم و آن مسیری را پیمودم
اول حس کردم عصا در دستم جا نمیگیرد ولی کم کم او دست مرا گرفت و …
4- من داشتم راهم را می رفتم که ناگهانی برگی از درخت بر سرم افتاد اول نفهمیدم که برگ است
فقط حس کردم چیزی به سرم برخورد کرد دستی بر سرم کشیدم و …
5- چند سالی بود او را می شناختم و می دانستم دوست قابل اعتمادی است
اما نمی دانستم چه شد که به چنین کاری دست زد حالا من مانده بودم که چگونه این مسئله را …
6- از راهی می گذشتم صدایی توجه مرا جلب کرد ایستادم بعد از چند ثانیه سکوت به طرف صدا رفتم به چاهی برخوردم
صدای زوزه ی سگ از درون چاه می آمد نگاهی به اطراف انداختم و …
موضوع : سگ زخمی و گرفتار.
کسی را در آن دور و ور ندیدم.
همچنان صدای ناله و زوزه ی سگ می آمد.
ابتدا داخل چاه را دیدم چاه خشک و بدون آب بود.
رفتم تا چیزی پیدا کنم تا بتوانم سگ را از چاه بیرون بکشم.
چیزی را نیافتم.
داخل ماشینم را گشتم و یک طناب پیدا کردم.
آن را به داخل چاه انداختم سگ آن را گرفت.
هرچه تلاش کردم نتوانستم آن را بالا بکشم.
سگ وزن بالایی داشت.
فکرم افتاد که طناب را به ماشین ببندم و آن را بالا بکشم.
همین کار را کردم و سگ را بالا کشیدم.
سگ زخمی ، تشنه و گرسنه بود.
او را سوار ماشین کردم و به بیمارستان رساندم.