انشا درباره قطره بارانی هستید که از ابری چکیده اید،اگر من یک قطره باران بودم،
همانطور که میدانیم آب یکی از نعمت های خداوند است که عدم وجود آن
می تواند مشکلات زیادی را در دنیا به بار آورد و گفته می شود
در آینده های دور جنگ اصلی بر سر آب است و آب آشامیدنی آنقدر کم می شود
که ملت ها برای بدست آوردن به جنگ های شدیدی مجبور می شوند
ولی در حال حاظر چه کسی به آینده های دور اهمیت می دهد و همه می خواهند
فقط هرطور شده این چند سال زندگی را بگذارندو بروند.
اما مهمترین چیزی که درباره ی آب مهم است بارش باران است
که با باریدن باران ما از همیشه بیشتر با وفور آب مواجه می شویم
ولی اگر من یک قطره باران بودم دوست داشتم با من چه برخوردی می شد،
دوس دارم اگر قطره بارانی بودم در یک چشمه آب معدنی فرود می آمد
تا در یک فاضلاب یا محل دفن زباله های پزشکی اما من که شانس ندارم می دانم
وسط یک کویر خشک و بی آب و علف فرو خواهم آمد، ولی من همان چشمه آب را در نظر می گیرم،
با دیگر قطرات باران و آب گوارای چشمه راهی مناطق دیگر می شدم
تمام مناظر زیبا و پر آب و علف را مشاهده می کردم و در نهایت پای درختی می رفتم
که بتواند میوه دهد، آب لازمه ی هر درخت میوه ای است، اگر قطره باران بودم دوست نداشتم
از من در شستن ماشین یا باز بودن بیهوده شیر آب برای مصارف خانگی استفاده شود
یا مصرف بی وریه آب در صنعت کنار میلیون ها قطره باران دیگر باشم،
آن کجا که در صنعت بیهوده هدر بروی و آن کجا که درون یک بوته شاتوت بروی از میوه ی
لذیذ شوی بری افرادی که فکر بهتری دارند تا این دنیا را به جای زیباتری تبدیل کنند،
اگر هم هیچکدام از این اتفاق ها نمی افتاد بهترین گزینه از نظر من وارد شدن به آب دریا است،
الان که انسان هستیم وقتی جایی میرویم که انسان های بیشتری هستند
حس آرامش و لذت بیشتری را داریم مطئینم اگر در دریا باشم خیلی حس بهتری را خواهم داشت
و مطمئنا میتوانم زمان بیشتری را بدون اینکه لازم باشد به چیزی تبدیل شوم
کنار رفقای خودم سر کنم، در مجموع امیدوارم تمام قطره های باران عاقبت خوبی داشته باشند
و بدون هدف هدر نروند بلکه به بهترین شکل برای ساختن آینده ای پر آب تر مصرف شوند.