توصیف حس و حال برداشتن یک ظرف داغ نگارش هشتم صفحه 62
انشا درباره برداشتن یک ظرف داغ نگارش هشتم
فعالیت های نگارشی هشتم برداشتن یک ظرف داغ
از بچگی دوست داشتم این قدرت رو پیدا کنم که بتونم ظرف های داغ را بدون دستگیره بلند کنم
چون میدیدم بزرگترها قابلمه غذا را که کمی از داغی آن رفته بود را بدون دستیگره بلند میکردند
و این کار احساس غروری برای من به همراه داشت
که همین باعث شد یک روزی که ظرف داغ غذا را بلند کرده بودم و می آوردم
به خاطر داغ بودن بیش از حد آن که موجب داغی دستگیره ها هم شده بود تعادل خود را از دست بدهم
و ظرف داغ غذا روی پاهایم بیفتد و بسوزاند که بعد از آن از این احساس غرور کم شد.
ولی داغی هم مثل خیلی از امور نسبی دیگه است
یعنی شدت و ضعف دارد حالا شاید کسی که یک ظرف گرم را بلند کند
و بگوییم ظرف داغ بلند کرده است اما برداشتن یک ظرف داغی که دست را بسوزاند
و پوست و گوشت را آب کند غیر ممکن است یا بگوییم ممکن است
اما پدر صاحب طرف در می آید.
حالا می خواهم یک پیشنهادی برای کسایی داشته باشم که می خواهند جایزه بدهند ،
حتما تعجب کردید که چه ربطی به برداشتن یک ظرف داغ دارد ؟! حق دارید ،
چون همچین ارتباطی هم بینشون نیست. پس اکر خواستید یه روزی مثلا جایزه سبکی بدهید
و به قولی مناسب اقتصادی مقاومتی باشد ، بگویید جایزه ایی خواهم داد
که در دنیا شما را از سوختن حفظ می کند و آن وقت یک جفت دستگیره ایی
که از قبل کادو پیچ کردید را به عنوان جایزه یا هدیه به طرف بدهید
تا هنگام برداشتن یک ظرف داغ آنها را از سوختن حفظ کند