دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم مطمئنا دارای تضادهای زیادی است که اگر اینطور نبود دنیا خیلی زشت از چیزی که می بینیم می شد، فکر کنید چاق و لاغر، کوچک و بزرگ، زیبا و زشت همه اینا به اینکه چه چیزی برتر از دیگری هست کمک می کند.
و به نوعی خوب و بد یا شایدم کم و زیاد را از هم متمایز می سازد، ضرب المثل فیل و فنجان نیز یک ضرب المثل قدیمی است. وقتی به ما می گوییند فیل و فنجان یاد این میافتیم که خب یعنی چی؟ مثلا فیل رو بزاریم توی فنجون، یا با فنجون فیل بخوریم یا چی؟
فکر کنم بهتر است یک فیلم پلاستیکی درست کنیم که کوچک باشد و آن را کنار فنجان بگذاریم، حتما یه چیزی هست که این ضرب المثل را درست کرده اند اما هر جور فکر می کنم این دوتا اصلا به هم نمی آیند ولی شاید نقطه اشتراک این دو همین به هم نیامدنشان باشد.
تا آنجایی که میدانم فیل یک حیوان با ذات خوب است و نمی خواهد به دیگر حیوانات کوچک آسیب برساند و از این بابت در هندوستان به خاطر شرایط محیطی برای حمل بارهای خود از فیل استفاده می کنند.
فیل به نوعی مهربان است و از این بابت هندی ها مطمین هستند که به دیگر حیوانات کوچک خود صدمه وارد نمی شود، اما حالا بهتر است ما یک فیل داشته باشیم و اسم آن را فنجان بگذاریم، این فنجان قصه ما می تواند برای ما کارهای زیادی انجام دهد
مثلا از این بابت که اسمش فنجان است در فنجان چای بخورد. برای او یک خانه زیبا و بزرگ می سازم که هر موقع خودم هم دلم برایش تنگ شد به آنجا بروم و به کلکسیون فنجان های آن هر دفه یک فنجان اضافه کنم، این فیل زیبای ما با لباسی که پر از عکس فنجان است .
هر روز در فنجان های خود نوشیدنی هایی مانند چای و قهوه می خورد. و عاشق این جور چیز هایت، او حتی یک چند فنجان طلایی دارد و خودش می گوید یک صندوقچه را قایم کرده است که فنجان هایی از سال های گذشته و پدربزرگ هایش به او رسیده است و عتیقه هستند ولی تا به حال هیچکس آن ها را ندیده است،
در نتیجه و به دور از تخیلات مقایسه فیل و فنجان یعنی تضاد بین دو چیز که در عین اینکه خیلی با هم فرق دارند می توانند بسیار زیبا باشند و هرکدام به کاری بیایند.