محبت و نفرت دو خاصیت هر انسان می باشد که می تواند از این دو خاصیت بسیار خوب استفاده کند و یا بسیار بد.
هر کسی که توازن میان محبت و نفرت را بتواند رعایت کند مطمئناً فرد بسیار قابلی هست . اگر ما انسانها بتوانیم در زندگی به یکدیگر محبت کنیم و از یکدیگر نفرت نداشته باشیم و بتوانیم بر نفرت هایمان غلبه کنیم’ مطمئناً زندگی بهتر خواهیم داشت.
خدا در همه انسانها محبت و نفرت را قرار داده هر انسانی می تواند نسبت به دیگری محبت کند و یا از او نفرت داشته باشد اما چه بهتر است که هر انسانی از همنوعان خودش نفرت نداشته باشد و بتواند به آنها نیکی و محبت کند
من در زندگی خود به دوستانم محبت می کنم و از همکلاسیهای خودم نفرتی ندارم برعکس همه آنها را دوست دارم و هر کسی به من بدی می کند و با محبت به آن جواب خواهم داد و هیچ وقت با نفرت با او صحبت نخواهم کرد
پدر و مادرم در زندگی به من آموختند که نسبت به دوست هایم محبت داشته باشم چون و اگر می خواهم در زندگی فرد موفقی باشم باید با همه افراد رابطه خوبی داشته باشم تا بتوانم دوستان بیشتری داشته باشم
من هر وقت به دوستانم محبت می کنم یک حس بسیار خوبی در درونم شکوفا میشود و و هر زمان که از کسی نفرتی در من به وجود می آید بسیار پریشان و بد اخلاق می شوم. تجربه به من نشان داده که نفرتی از کسی نداشته باشم.
بهتر است در زندگی حس های منفی و کینه ها را از دل هایمان دور کنیم و مثبت به زندگی نگاه کنیم تا در زندگی فردی مثبت اندیش و واقع گرا باشیم.زندگی ارزش ناراحتی و نفرت از دیگران را ندارد.زندگی را به کام خود شیرین کنید و چراغ روشنایی را در زندگی خود روشن کنید.